وبلاگicon

بعثت(2)– محمد موسی زکی

دسته بندی محصولات

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

     مجلهءحقیقت
    مجلهء حقیقت «تاسیس1384ش» دورهءجدید. از اینکه مجلهءحقیقت را انتخاب کردید خوشحالیم. مارا از آثار و نظرات سازندهء خود بهره مند کنید. majallehaqiqat.loxblog.com

لینک دوستان

امکانات جانبی

    فرم تماس با ما تماس با ما

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 1252
    کل نظرات کل نظرات : 49
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 41

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 6386
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 2725
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 639
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 273
    آي پي امروز آي پي امروز : 2129
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 908
    بازدید هفته بازدید هفته : 14120
    بازدید ماه بازدید ماه : 16790
    بازدید سال بازدید سال : 158670
    بازدید کلی بازدید کلی : 495350

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 3.145.109.144
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

خبرنامه

    براي اطلاع از آپدیت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    علی آقا محمدی - تشکر فراوان از آقای اسماعیلی بابت گزارش خوبشون - 1396/11/25
    فهیمی - سلام.مدت زیادی از فعالیت در مجله حقیقت دور بودم امروز دیدم مجله پرباری شده و مطالب بسیار مفید ارایه می شود. از دست اندر کاران و عزیزانی که زحمت میکشد کمال تشکر را دارم. - 1396/3/16
    mohseni - روحش شاد
    خداوند غریق رحمتش کند با این فعالیتهای ماندگارش
    امروز هرچه داریم از دست علمای خاضع و زحمت کش است
    همه مایه افتخار اسلام و مسلمین هستند. - 1395/10/4
    حیاتی - سلام استفاده کردیم عالی بود - 1395/2/25/majallehaqiq
    حیاتی - سلام تشکر از اطلاع رسانی جامع
    پاسخ: سلام سپاس از حسن نظرتان... - 1395/2/22/majallehaqiq
    نعمت الله کامرانی. - عرض سلام ،احترام وخسته نباشید

    برخودلازم میدانم از تمامی کسانی که باعث وبانی برگزاری این مراسم معنوی بودند ویادوخاطرات انشهدای بی شمع وچراغ را درخاطره ها طنین انداز نمودند تشکروقدردانی نمایم وخداقوت رانثارشان کنم.

    اجرکم عندالله
    پاسخ: سلام... سپاس از حسن نظر شما... - 1395/2/22/majallehaqiq
    محمد بیانی - عکس یاد گاری تان حرف نداشت اشنایان قدیمی در هم جمعند روح شهدا را هم خدا وند غریق رحمت .نماید
    پاسخ: ممنون از ارسال پیامتان... - 1395/2/22/majallehaqiq
    آریایی - ان شا الله تمام عاشقان و دوست داران اهل بیت ع بتوانند به سلامت به زیارت امام حسین ع مشرف شوند...
    و هر دو دولت عزیز و برادر ایران و عراق بتوانند در امر ورود و خروج زایران همکاری کنند.
    - 1394/9/7/majallehaqiq
    مجتبی عابدی - آقای اسماعیلی چرا مال امسال رو نمی زارین؟ - 1394/3/2/majallehaqiq
    مولامهدی گل یاس - یک منتقم از طواف حج می آید

    با اسب، و ذوالفقار کج می آید

    آمین خدا برای اللهم

    عجل ولیک الفرج می آید

    خیلی ممنون از شما همکار گرامی - 1392/10/19

بعثت(2)– محمد موسی زکی

 

 

قسمت دوم:اهداف
محمد موسی زکی

هدف از بعثت پيامبران و انزال کتب چيست؟ ممکن است گفته شود که هدف اصلی هدايت ، سعادت، نجات، صلاح وفلاح مردم بوده است; می‌گوييم: اين سخن صحيح است اما كلام در اين است که اين هدايت به کجا منتهی می‌شود؟ سعادت مردم از نظر مکتب اسلام در چيست؟ و خير صلاح نهايي در چه چيز است؟

اهداف زير براي بعثت انبياء مطرح گرديده است:
۱- مردم به شناخت‌های لازم برای تحصيل سعادت دنيا و آخرت برسند.
2- نارسايي علم، عقل و تجارب آنان از طريق وحی مرتفع گردد.
3- حجّت بر آنان تمام شود.[1]
4- مردم خدا را بشناسند وبه او نزديک گردند.
5- عدالت اجتماعی در جامعه انساني اجراگردد .[2]
در قرآن کريم ضمن اين که به همه اهداف فوق اشاره شده ، دو هدف اخير هدف اصلی معرفی شده که همه اهداف بالا و تعليمات پيامبران به اين دو هدف برمی‌گردد.
توضيح دو معنای اخير:
شناخت خدا و تقرب به او
اولين و اساسی‌ترين پيام انبياء دعوت مردم به پرستش ذات يگانه است، انسان که فطرتاً خداجو است، سعادت و کمال او در معرفت و پرستش پروردگار است، بدين جهت دعوت به خدا و تقرب به او اصلی‌ترين هدف و در سرلوحه برنامه انبياء بوده است.
خداوند در قرآن چنين می‌فرمايد: ای نبی ما تو را فرستاديم تا شاهد و بشارت‌دهنده و ترساننده و دعوت کننده به خدا به دستور خدا و چراغ هدايت باشيد.[3]
اجرای عدالت اجتماعی
اجرای عدالت اجتماعی يعنی برقرار ساختن توحيد عملی اجتماعی. از آن‌جا که انسان موجود اجتماعی است، حرکت خداجويانه او فقط در سايه نظام متعادل و اجتماعی ممکن است، لذا انبياء با اين‌که ندای آزادی معنوی در پرتوی ايمان به خدا را فرياد کردند، بانک آزادی اجتماعی در پرتوی جهاد و مبارزه را نيز بلند کردند. پيام انبياء فقط اصلاح درون نبود بلکه تاريخ مملوّ از مبارزات جان‌کاه آنان با نابسامانی‌های اجتماعی است.
قرآن کريم در عين شرح‌دادن ندای توحيد، برقراری عدالت اجتماعی را يکی از اساسی‌ترين اهداف مشترک همه پيامبران اعلام می‌دارد و حتی آناني را که در مبارزه اجتماعی برای حقوق خود و ديگران سستی‌کنند، عتاب می‌کند:
《وما لکم لا تقاتلون فی سبيل الله و المستضعفين من الرجال و النساء و الوالدان الذين يقولون ربّنا أخرجنا من هذه القرية الظّالم أهلها و اجعل لّنا من لّدنک وليا ً و اجعل لّنا من لّدنک نصيراً.》[4]
چرا در راه خدا جهاد نمی‌کنيد درصورتی که جمعی ناتوان از مرد و زن و کودک شما در مکه اسير ظلم کفارند، آن‌ها دايم می‌گويند بار خدا ما را از اين شهری که مردمش ستمکارند بيرون‌آر و از جانب خود برای ما بيچارگان نگهدار و ياوری فرست.
در سوره حديد با صراحت تمام عدالت اجتماعی از اهداف اصلی انبياء شمرده شده است:
《لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و أنزلنا معهم الکتب و الميزان ليقوم النّاس بالقسط.[5]
همانا ما پيغمبران خود را با ادله و معجزات فرستاديم و براي ايشان کتاب و ميزان نازل کرديم تا مردم به راستی وعدالت گرايند.
به‌همين جهت بيش‌تري طرفداران انبياء محرومان و مستضعفان بوده و اکثر مخالفان آنان ظالمان و مستکبران بوده‌اند.
جامع همه معانی که در اين آيات آمده، «دعوت به‌سوی خدا» است.
پيامبران با تکيه بر اصل اساسی توحيد، انقلاب فرهنگی اصيلی را بنيان‌گذاری کردند و جهان‌بينی کفرآميز و شرک‌آلود را که فکرها را فلج و دل‌ها را مسخ می‌کرد از ريشه برکندند.
پيامبران الهی در پرتوي خداپرستی با عوامل درونی فساد و انحطاط از قبيل خرافه‌پرستی، تعصبات قومی، وسوسه‌های نفسانی، جهل و خودپرستی مبارزه کرده,پيروان خود را به «آزادی معنوی» رساندند, در حالی‌که هنوز در پيشرفته‌ترين کشورها نظير اروپا وآمريکا تعصبات قومی و نژادی کمتر از زمان‌های قديم نيست، در اين کشورها هنوز مسئله سياه و سفيد حلّ نشده و ناسيوناليسم منفی(خودپرستی) همچنان يک مشکل اجتماعی است.حال آن‌که چهارده قرن پيش پيامبر اسلام با سياه و سفيد و عرب و عجم همراه و هم‌نشين بود، اين رشد فرهنگی و آزادی معنوی فقط از طريق آشنائی با خدا و در مکتب انبياء ميسر شده و می‌شود.
مبارزات پيامبران با بت‌پرستی، خرافه‌پرستی و جهل، داستانی پرماجرا دارد.
اگر امروزه پديده هاي چون بت‌پرستی و خرافه‌پرستی در نظر ما مطرود است و از اين‌که عده بي‌شماری در طول تاريخ گرفتار آن بوده‌اند تعجب می‌کنيم، به‌جهت مبارزات روشن‌گرانه است که هر يک از پيامبران در زمان خود داشته و سطح فکر و فرهنگ بشر را بالا برده‌اند،گر اين مبارزات دامنه‌دار وجود نمی‌داشت مسلماً بشريت امروز به اين حد از فرهنگ نرسيده بود و لذا فرهنگ امروزی بشر بی‌ترديد مديون اين مبارزات و روشن‌گری‌ها در مقاطع حساس تاريخ است.
سئوال:
آيا هدف اصلی بعثت خداپرستی بوده يا اجرای عدالت؟
دعوت به خدا و شناختن و نزديک شدن به او، توحيد نظری و فردی است. اجرای عدالت در جامعه، توحيد عملی اجتماعی است.
آيا از ميان دو هدف عمده بعثت می‌تواند يکی اصلی و ديگری فرعی باشد؟
آيا هدف اصلی پيامبران خداپرستی و خداشناسی بوده و معانی ديگری هم‌چون توحيد عملی اجتماعی زير مجموعه آن بوده است؟
ممکن است چند جواب از سئوال بالا داده شود:
1- پيامبران دو مقصد مستقل داشته‌اند: يکی از اين دو مقصد به زندگی و سعادت اخروی بشر مربوط است و ديگری به سعادت دنيوی او. پيامبران از آن نظر که در انديشه سعادت دنيوی بشر بوده‌اند، به توحيد اجتماعی پرداخته‌اند و از آن جهت که می‌خواستند سعادت اخروی بشر را تأمين کنند به توحيد نظری و توحيد عملی فردی که صرفاً روحی و ذهنی است پرداخته‌اند.
2- هدف اصلی توحيد اجتماعی است، توحيد نظری و توحيد عملی فردی مقدمه توحيد اجتماعی است.
توحيد نظری مربوط به شناخت خداوند است. برای انسان هيچ ضرورتی نيست که خدا را بشناسد، يا نشناسد، بپرستد يا نپرستد ولی نظر به اين‌که کمال انسان در «ما» شدن است ،اين «ما» شدن درتوحيد اجتماعی محقق مي گردد.
3- هدف اصلی، شناختن خدا و نزديک شدن و رسيدن به او است، توحيد اجتماعی مقدمه وصول به اين هدف عالی است، زيرا در جهان‌بينی توحيدی جهان ماهيت «از اوئی» و «به سوی اوئی» دارد.
از اين‌رو کمال انسان در رفتن به‌سوی او و نزديک شدن به او است. انسان از يک امتياز خاص بهره‌مند است و آن اين‌که به حکم «نفخت فيه من روحی ۱»واقعيتش واقعيت خدايي است
فطرت بشر فطرت خدا جويانه است، از اين‌رو سعادت، کمال، نجات، خير، صلاح و فلاح او در معرفت خدا و پرستش و قرب او است.
ولی نظر به اين‌که انسان بالطبع اجتماعی است ، اگر او را از جامعه جدا کنيم، ديگر انسان نيست و اگر بر جامعه نظامات متعادل اجتماعی حکمفرما نباشد،حرکت خداجويانه انسان امکان پذير نيست،پيامبران به اقامه عدل و قسط و نفی ظلم و تبعيض پرداخته‌اند . لذا ارزش‌های اجتماعی از قبيل عدل، مساوات و دموکراسی و همچنين اخلاق اجتماعی از قبيل جود، عفو، محبت و احسان ارزش ذاتی ندارند و بالذات کمال برای بشر محسوب نمي‌شوند،همه ارزش آن‌ها ارزش مقدمی و وسيله‌ای است که با قطع نظر از ذی‌المقدمه، بود و نبود آن‌ها علی‌‌السويه است. اين‌ها شرايط وصول به کمال است نه خود کمال، مقدمات فلاح و رستگاريند نه خود فلاح و رستگاری، وسايل نجاتند نه خود نجات.
4- همچنانکه در جواب سوم آمد غايت و کمال انسان، بلکه غايت و کمال هر موجودی در حرکت به‌سوی خدا خلاصه می‌شود و بس. ادعای اين‌که پيامبران از نظر هدف ثنوی بوده‌اند شرک است، همچنان که اين ادعا‌که هدف نهايي پيامبران فلاح دنيوی است و فلاح دنيوی جز برخورداری از مواهب طبيعت زندگی در سايه عدل ، آزادی و برابری و برادری نيست، ماده پرستی است. ولی برخلاف نظريه سوم ارزش‌های اجتماعی و اخلاقی با اين‌که مقدمه و وسيله وصول به ارزش اصيل و يگانه انسان يعنی خداشناسی و خداپرستی است، فاقد ارزش ذاتی نيستند.
توضيح: رابطه مقدمه و ذي المقدمه دو گونه است:
1- تنها ارزش مقدمه اين است که به ذي المقدمه می‌رساند. پس از رسيدن به ذي المقدمه وجود و عدمش علی‌السويه است. مثلاً انسان می‌خواهد از نهر آبی بگذرد، سنگ بزرگی را در وسط نهر وسيله پريدن قرار می‌دهد، بديهی است که پس از عبور از نهر وجود و عدم آن سنگ برای انسان علی‌السويه است.
2- مقدمه در عين اين‌که وسيله عبور به ذی‌المقدمه است و در عين اين‌که ارزش اصيل و يگانه از آن ذی‌المقدمه است، پس از وصول به ذی‌المقدمه وجود و عدمش علی‌السويه نيست. بلكه وجودش همچنان ضروری است. مثلاً معلومات کلاس‌های اول و دوم مقدمه است برای معلومات کلاس‌های بالاتر، اگرهمه آن‌ها فراموش شود، دانش آموز نمي تواند کلاس بالاتر را ادامه دهد. بلکه تنها با داشتن آن معلومات و از دست ندادن آن‌ها است که می‌تواند کلاس‌بالاتر را ادامه دهد.
ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی نسبت به معرفت حق و پرستش حق از نوع دوم است، چنين نيست که اگر انسان به معرفت کامل حق و پرستش حق رسيد، وجود و عدم راستی، درستی، عدل، کرم، احسان، خيرخواهی، جود و عفو علی‌السويه باشد. زيرا اخلاق عالی انسانی نوعی خداگونه بودن است ودرحقيقت درجه و مرتبه از خداشناسی و خدا پرستی است ولو به‌صورت ناآگاهانه. يعنی علاقه انسان به اين ارزش‌ها ناشی از علاقه فطری به متصف‌شدن به صفات خدايي است، هرچند خود انسان توجه به ريشه فطری آن‌ها نداشته باشد و احياناً در شعور آگاه خود منکر آن باشد.
از اين‌جاست که معارف اسلامی می‌گويند: دارندگان اخلاق فاضله از قبيل عدالت، احسان ،جود و غيره هر چند مشرک باشند، اعمال‌شان در جهان ديگر بی‌اثر نيست.
اين‌گونه افراد اگر کفر و شرک‌شان از روی عناد نباشد به نوعی در جهان ديگر مأجورند. در حقيقت اين‌گونه اشخاص بدون اين‌که خود آگاه باشند به درجه‌ای از خداپرستی رسيده‌اند.


۱. نساء /65؛ طه /134.
۲. مرتضی مطهری، جهان‌بينی اسلامی، ص161.
۳. احزاب /46.
۴. نساء /75.
۵. حديد /25.
 

 


 

کانال مهدوی و مذهبی

Get our toolbar!
کمپین وبلاگ نویسی امام علی النقی (علیه السلام)‍‍‍
مولامهدی گل یاس

تاریخ ارسال پست: ساعت: 1:36
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

مطالب مرتبط

بخش نظرات این مطلب


برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: